آغاز هر سال برای هر مجموعه تولیدی فارغ از اندازه و قدمت کسب و کار، بهترین زمان برای مرور و تحلیل وضعیت موجود و برنامه ریزی برای رسیدن به وضعیت مطلوب است. با نگاهی به شرایط نه چندان دلخواه اوضاع فروش پوشاک در کشور، شاید یکی از سوالات مطرح همیشگی این باشد که آیا این مشکلات و مصائب مختص شرایط کسب و کاری ایران است یا همه دنیا با این شرایط مواجه هستند؟ آیا فضای کسب و کار فروش پوشاک در دنیا با رکود روبرو است؟ رشد بازار جهانی خرده فروشی پوشاک چه الگویی را دنبال می کند و پیش بینی آینده برای سرمایه گذاری های بیشتر در این صنعت امیدوارکننده است یا مایوس کننده؟ در این مطلب به طور خلاصه به آینده خرده فروشی پوشاک می پردازیم.
اگر به آمارهای فروش پوشاک در سراسر دنیا توجه کنیم، در می یابیم که صنعت جهانی خرده فروشی پوشاک در سال های اخیر رشد بسیار بالایی را داشته که این توسعه مرهون گسترش تجارت جهانی به منطقه اقیانوسیه و آسیا بوده است. این نواحی به دلیل جمعیت زیاد، حدود ۳۶٫۸٪ از سهم کل بازار خرده فروشی پوشاک را به خود اختصاص داده اند. این توسعه طبق پیش بینی های انجام شده، با توسعه تکنولوژی در آسیا و موقعیت بازار کشورهای غربی بیشتر خواهد شد.
ارزش بازار این صنعت در سال ۲۰۱۵، ۱٫۲۵۴ میلیارد دلار بوده که نسبت به سال ۲۰۱۱ رشدی ۴٫۵٪ را تجربه کرده است. اگر این عدد را با رشد بازار موبایل های هوشمند که حدود پنج درصد است مقایسه کنید به میزان و بزرگی سود این صنعت پی خواهید برد. رشد بازار خرده فروشی در منطقه آسیا ۷٫۳٪ و در آمریکای شمالی ۳٫۲٪ گزارش شده است. اگرچه در چین، رشد بازار پوشاک با سرعت کمتری بوده است اما همچنان این روند رو به رشد، مخصوصا در صنعت مد سریع ادامه دارد.
در بازار چین، تولید بر روندهای مد سریع متمرکز شده است. خرده فروشان مد سریع، فاصله بین تولید و بازار را برای مشتریانی که علاقه مند به پوشیدن لباس های مد روز هستند اما توان خرید مدهای گران قیمت را ندارند، پر می کند. با تغییر سریع کالاهای عرضهشده، کمپانی ها میتوانند ارزش مالی زیادی ایجاد کنند و مشتریان را مجبور کنند که بیشتر به فروشگاه های آن ها سر بزنند. حتی برندهای مجللی مانند «گوچی» و «بربری» در حال ورود به چنین بازارهایی هستند و میخواهند از مدل کسب و کاری شرکت هایی مانند «زارا» و «اچ اند ام» استفاده کنند تا بتوانند از بازار عظیم به وجود آمده توسط این شرکت ها سهمی را از آن خود کنند.
بازار خرده فروشی پوشاک، شامل لباس کودک، نوزاد، رسمی، غیررسمی، کار، روپوش و پالتو برای زنان، مردان، پسران و دختران است. بخش لباس زنانه، پرمنفعت ترین بخش بازار است که سهم درآمدی در حدود ۶۶۵ میلیارد دلار، یعنی ۵۲٫۹ ارزش کل صنعت را به خود اختصاص داده است. بخش پوشاک مردانه شامل ۳۹۱ میلیارد دلار و در حدود ۳۱٫۲ ارز کل صنعت می شود.
نکته قابل توجه در بازارهای جهانی، تغییر رفتار مصرف کننده و تمایل به خرید آنلاین پوشاک است. در حالی که اندازه بازار در حال گسترش است، مشاهده می شود که فروشگاه های زنجیره ای بزرگ و خرده فروشان اینترنتی مربوط به آن ها، بهره برداری اصلی از بازار را دارند. فروشگاه های وال مارت و آمازون از نمونه های اصلی این تغییر رفتار مصرف کننده هستند. این واقعیت باعث کاهش سهم خرده فروشان سنتی در این بازار شده و سهم تجارت آنلاین از این صنعت را تا ۱۷٪ افزایش داده است.
طبق پیش بینی های مرکز تجارت جهانی روند سودآوری خرده فروشی پوشاک تا سال ۲۰۲۰ همچنان ادامه دارد و با نرخ رشد سالانه در حدود ۶ درصد، یکی از سودآورترین و با ثبات ترین کسب وکارهای جهان گزارش شده است.
با مشاهده فضای حاضر و سود قابل توجهی که عاید خرده فروشان مطرح این بازار می شود، سرمایه گذاری در این صنعت مطلوب و سودآور پیش بینی شده و شرکت های بزرگ و چندملیتی به دنبال سهم گیری از این بازار هستند. اما چه نکاتی برای سرمایه گذاران این عرصه مهم و قابل تامل است و برای ارزیابی میزان مطلوبیت سرمایه گذاری به چه مواردی توجه می کنند؟
بررسی بازار خرده فروشی پوشاک با استفاده از مدل پنج نیرو پورتر
برای بررسی شرایط عام هر صنعت، الگوهای متفاوتی وجود دارد که یکی از معتبرترین مدل ها، استفاده از مدل پنج نیروی موثر پورتر است. این مدل با بررسی قدرت پنج نیروی موثر در فضای کلان صنعت، پتانسیل و حال و هوای کلی صنعت ارزیابی می شود و با توجه به برآیند این نیروها سرمایه گذاری و یا ادامه حیات در یک صنعت مورد مطالعه قرار می گیرد. با استفاده از مدل پنج نیروی موثر پورتر به راحتی می توانید فضای کسب و کار خود را تحلیل کنید و برای ورود یا خروج از یک صنعت به درستی تصمیم گیری کنید.
پورتر، دانشمند حوزه مدیریت، نظریات معروفی در زمینه مدیریت کسب و کارها ارایه کرده است. به عقیده پورتر، پنج نیرو در شکل گرفتن فضای کسب و کار تاثیر اصلی دارند و اگر در شرایطی قرار بگیریم که مجموع این نیروها در کم ترین مقدار باشد، توانسته ایم موقعیتی مطلوب برای کسب و کار خود فراهم کنیم. این پنج نیرو در شکل زیر معرفی شده است.
نیروی اول: قدرت چانه زنی تامین کنندگان
در صنعت خرده فروشی پوشاک، تامین کنندگان کارخانه ها و کارگاه های تولیدکننده پوشاک هستند که در کشور ما به دلیل تعداد زیاد تامین کنندگان و تولیدکنندگان، این قدرت پایین بوده و معمولا امکان تعویض کارگاه های طرف قرارداد به سادگی میسر است. برای بررسی قدرت چانه زنی تامین کنندگان به عواملی مانند تعداد تامین کنندگان، میزان تمایز بین کالاهای تولید شده و قیمت کالاها دقت می شود.
نیروی دوم: قدرت چانه زنی مشتریان
در خرده فروشی پوشاک، خریداران معمولا مصرف کنندگان نهایی هستند که لباس شخصی خود را تهیه می کنند. به دلیل تعداد زیاد خریداران و کم بودن میزان خرید نسبت به کل تولید معمولا قدرت چانه زنی مشتریان بسیار کم است. میزان حیاتی بودن محصول، هزینه استفاده از کالاهای جانشین و تعداد و سایز خریداران از مواردی است که در ارزیابی قدرت چانه زنی مشتریان مورد توجه هستند.
نیروی سوم: وضعیت رقابت در شرایط حاضر
صنعت خرده فروشی پوشاک از تعداد زیادی خرده فروشان مشابه و مستقل تشکیل شده است. البته هنوز جا برای بازیگران کوچک تر نیز وجود دارد. به دلیل حضور شرکت های بزرگ و کمبود نسبی تنوع در بازار، میزان رقابت بین بازیگران این صنعت در حد متوسط ارزیابی می شود.